Photo: Awjnews 2 دقیقه خواندن
در کوچه و پسکوچههای پاکستان، از اسلام آباد تا بقیه شهرها، هزاران مهاجر افغانستانی میان ترس و امید نفس میکشند.
من، یکی از آنانم؛ خبرنگار و فعال حقوق بشر که سالهاست در این سرزمین بیپناه و بیاعتماد، برای زنده ماندن تلاش کردهام.
با تیرهشدن روابط میان دو کشور، فشارها به مهاجران افغانستان چند برابر شده است.
پولیس هر روز با بیرحمی برخورد میکند؛ بازداشت، توهین و تهدید به اخراج به بخشی از زندگی روزمرهی ما بدل شده است. در چنین وضعیت دشوار، بارها به دفتر سازمانملل تماس گرفتیم، امید بستیم که نهادی چون آنان صدای ما را بشنود، اما پاسخ، تنها سکوت بوده است.
نمایندگان سازمانملل به تماسهای ما میگویند:
«ما هیچ کاری کرده نمیتوانیم. کار روی پروندهها متوقف است تا شرایط پاکستان بهتر شود.
ما میدانیم شهروندان افغانستان را میبرند، پس خودتان از خود محافظت کنید».
اما چگونه میتوانیم خود را محافظت کنیم؛ وقتی هر بار که برای خرید مواد اولیه برای زنده ماندن از خانه بیرون میرویم، خطر بازداشت یا اخراج سایهوار دنبال ما است؟ چگونه میتوانیم زندگی بسازیم وقتی نه امنیت داریم و نه پناه؟
در چنین وضعیتی، انتظار ما از سازمانملل روشن است: اکنون زمان اقدام است، نه انتظار.
ما نمیخواهیم قربانی تصمیمات سیاسی شویم. تقاضای ما ساده اما حیاتی است؛ انتقال به کشورهای امن تا پیش از آنکه به اجبار به افغانستان بازگردانده شویم و سرنوشت تلخی در انتظار ما باشد.
ما صدای خود را از دل ترس و بیپناهی بلند میکنیم تا شاید وجدان جهان بیدار شود و تا سازمانهای بینالمللی به یاد آورند که رسالتشان حمایت از انسان است، نه اینکه رنج انسانهای بیسرپناه را تماشا کنند.