
4 دقیقه خواندن
روابط امریکا با ایران و اسراییل، دو مسیر کاملا متضاد را طی کرده است؛ از یکسو حمایت همهجانبه از اسراییل و از سوی دیگر، تقابل آشکار با ایران. این دوگانگی سیاست، نقش کلیدی در شکلگیری تنشها و تحولات ژیوپولیتیکی خاورمیانه داشته است.
نقش تاریخی
ایران و امریکا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ روابط نزدیکی با یکدیگر داشتند، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت امریکا در تهران، این روابط به سرعت تیره شد و امریکا ایران را در فهرست کشورهای دشمن خود قرار داد. در مقابل، امریکا از زمان تاسیس دولت اسراییل در سال ۱۹۴۸ همواره از آن حمایت کرده است. این حمایت در قالب کمکهای مالی و نظامی و همچنین در عرصه بینالمللی بهصورت حمایت سیاسی و دیپلماتیک بروز داشته است.
تنشهای منطقهای و نقش امریکا
در دهههای پسین، منطقهی خاورمیانه همواره شاهد تنشها و درگیریهای ژیوپولیتیکی بوده است. یکی از مهمترین محورهای این تنش، رقابت و خصومت میان جمهوری اسلامی ایران و دولت اسراییل است. در این میان، ایالات متحده امریکا بهعنوان قدرت برتر جهانی، نقش کلیدی در شکلدهی به تحولات این منطقه ایفا کرده است. امریکا از متحد استراتژیک خود، یعنی اسراییل، حمایت کرده و در مقابل، ایران را تهدیدی برای منافع خود و متحدانش در منطقه معرفی کرده است.
حمایتهای نظامی و اطلاعاتی امریکا از اسراییل
امریکا بزرگترین تامینکننده تجهیزات نظامی برای اسراییل به شمار میرود. کمکهای سالانهی چند میلیارد داری، انتقال سامانههای دفاعی مانند «گنبد آهنین»، آموزشهای نظامی و همکاریهای اطلاعاتی گسترده، نشاندهندهی وابستگی شدید اسراییل به حمایتهای امریکا است. در صورت بروز جنگ مستقیم میان ایران و اسراییل، انتظار میرود امریکا در قالبهای مختلف، بهویژه از راه ارایهی اطلاعات و پشتیبانی لوجستیکی، از اسراییل حمایت کند.
مقابله با نفوذ منطقهای ایران
یکی از اهداف کلیدی سیاست خارجی امریکا، مهار نفوذ منطقهای ایران است. از دیدگاه واشنگتن، ایران با حمایت از گروههایی مانند حزبالله لبنان، حماس در فلسطین و شبهنظامیان شیعه در عراق و یمن، موجب بیثباتی در منطقه میشود. از اینرو امریکا با استفاده از ابزارهایی مانند تحریمهای اقتصادی، حضور نظامی در خلیجفارس و تقویت متحدان خود در منطقه، در تلاش برای محدودسازی قدرت ایران بوده است.
مذاکرات هستهای و توافق برجام
یکی از موضوعات اصلی در روابط امریکا و ایران، مسئلهی برنامه هستهای ایران است. در سال ۲۰۱۵، توافق هستهای موسوم به برجام با میانجیگری قدرتهای جهانی (از جمله امریکا) حاصل شد، اما با روی کار آمدن دونالد ترمپ در سال ۲۰۱۸، این توافق از سوی امریکا لغو شد. این موضوع موجب تشدید تنشها شد. از آن زمان تاکنون مذاکرات متعددی برای احیای برجام انجام شده است. در صورت موفقیت این مذاکرات، احتمال کاهش تنشها میان ایران و غرب و بهطور غیرمستقیم میان ایران و اسراییل وجود دارد. نقش امریکا در این روند تعیینکننده است.
جنگ سایبری و عملیاتهای پنهانی
در کنار جنگهای آشکار، جنگ سایبری و عملیاتهای اطلاعاتی نیز بخشی از رویارویی ایران و اسراییل را تشکیل میدهند. امریکا در بسیاری از این عملیاتها در کنار اسراییل قرار دارد. نمونهی بارز آن حمله به تاسیسات هستهای ایران است که گفته میشود با همکاری اطلاعاتی امریکا و اسراییل انجام شده است. در صورت تشدید تنشها، سطح همکاری اطلاعاتی و سایبری امریکا با اسراییل بهشدت افزایش خواهد یافت.
نتیجهگیری
نقش امریکا در تنشها و جنگ احتمالی میان ایران و اسراییل، ترکیبی از حمایت نظامی و اطلاعاتی از اسراییل، مقابله با نفوذ منطقهای ایران و در عین حال تلاش برای جلوگیری از شعلهور شدن یک جنگ تمامعیار است. امریکا نهتنها شریک استراتژیک اسراییل به شمار میرود، بلکه تلاش میکند تعادل منطقهای را حفظ کرده و از منافع خود و متحدانش در برابر تهدیدات احتمالی محافظت نماید. از اینرو میتوان گفت که امریکا هم بخشی از عامل تنشها و هم بازیگری برای مهار بحران در این درگیری پیچیده است.